Wednesday, October 31, 2012

بهرام مشیری: طلبه خانه ها الیت بیرون می دادند و دانشگاهها افراد تو سری خور و تکنوکرات




بهرام مشیری در برنامه سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۱ ضمن نامیدن آخوند سید حسن مدرس  به عنوان شخصیتی  بسیار ملی گفت که از طلبه خانه ها الیت جامعه بیرون می آمدند. افرادی مانند کسروی از دل طلبه خانه ها بیرون آمدند اما از دوره رضا شاه که دانشگاه ساخته شد از دل این دانشگاه ها تنها افراد توسری خور و تکنوکرات بیرون آمدند! باید دید علت چیست ؟

 پاسخ به بهرام مشیری: قربانت گردم شما که درس مغلطه می دهی چرا خودت خدای مغلطه کردنی ؟! احمد کسروی تبریزی یک نابغه است که شاید در چند سده یکی مانند او در یک کشور پیدا شود و پیوند دادن او به سیستم عقب مانده  طلبگی همان اندازه خنده دار است که ابوعلی سینا را نتیجه آموزه های اسلام در ایران بدانیم ! کسروی در مدرسه طلبگی همان چیزهایی را آموخت که شیخ فضل الله نوری و آیات الله بروجردی و خمینی آموخته بودند منتها هم نابغه بود و هم با وجدان و همه را بدور ریخت و به دنبال حقیقت شتافت چه ربطی به سیستم طلبگی دارد ؟ اگر این گونه  باشد پس سیستم طلبگی دوره قاجار از سیستم آموزشی فرانسه و سوییس بهتر بوده است زیرا ابوالحسن بنی صدر و مهدی بازرگان که در دانشگاه های فرانسه و سوییس درس خواندند  آفتابه بردار خمینی شدند اما کسروی اندیشمند شد. دانشگاه هایی که در دوره پهلوی ساخته شدند به منظور تربیت دانش آموختگان در رشته هایی نوین مانند فیزیک، شیمی، پزشکی،  بود که ایران پس از انقلاب صنعتی در اروپا از آن بی بهره بود و ما در سده ۱۷ میلادی درجا زده بودیم و اگرآن روند دانشگاهی ادامه یافته بود در درازای یک قرن می توانستیم  تقریبا آن عقب ماندگی را جبران کنیم. 

بهرام مشیری همچنین دربخش دیگری از گفتار خود درباره تاریخ معاصربا عنوان اینکه رضا خان سردار سپه هر از گاهی قهر می کرد و هم زمان قزاق ها چند نفر را در تهران و جاهای دیگر شکم می دریدند تا مملکت را ناامن جلوه دهند، کوشید نا امنی آن زمان را نیز مصنوعی و ساخته رضا شاه جلوه دهد. آقای مشیری عزیز شما که می گویید دروغ بد است پس چرا ؟ اینکه در دوره قاجار نا امنی و دزدی به اوج خود رسیده بود و کمتر مسافری می توانست از ری به تهران برود و او را در میانه راه لخت نکنند چیزی نیست که شما بتوانید آن را انکار کنید ! بقیه مناطق کشور که دیگر حرفش را نزنید. بهترین پیشنهادی که برای مقابله با راهزنی و ناامنی در دوره قاجار شده بود از سوی شاه با حشم و خدم  و با کلاس شما ناصر الدین شاه قاجار بود که فرموده بودند به کاروانیان بگویید در زنگوله شتران و اسبان پارچه کنند تا راهزنان صدای آمدن کاروان را نشنوند. 

 بهرام مشیری این روزها یک سره آخوندها را رها کرده و تمام وقت خود را صرف مبارزه با سلسله پهلوی می کند . مشیری همچنین بسیار برای ابوالحسن بنی صدر تبلیغ می کند و در برنامه روز دوشنبه خود به بینندگان توصیه کرد نشریه انقلاب اسلامی بنی صدر را بخوانند زیرا مطالب بسیار سودمندی در آن است و تا به حال هیچ مطلب دروغی در آن دیده نشده است. 

Friday, October 26, 2012

پرسش ازبنی صدر: آیا باید مردم ایران متقاعد بشوند اسلام سراپا عیب است تا از این رﮊیم بیاسایند؟- طنز



جناب آقای بنی صدر، احتراما، پرسشی از محضر جنابعالی داشتم که بسیار خوشحال می شوم پاسخگوی آن باشید. میان بخشی از مردم ایران جا افتاده است که  باید مردم ایران متقاعد بشوند اسلام سراپا عیب است تا از این رﮊیم بیاسایند نظر جنابعالی به عنوان شخصیتی که به هر حال بچه آخوند و حجت الاسلام کت و شلواری هستید چیست ؟ با تشکر ( رییس علی از میز بغلی).

پاسخ آقای بنی صدر : عزیزم شما مگه در مدرسه کتاب تعلیمات اجتمایی نوشته حداد عادل را نخوانده ای ؟ در آنجا مفصل توضیح داده شده که کمونیست  که به اجتماع  اهمیت می داد شکست خورد و سرمایه داری غرب نیز که به فرد اهمیت می دهد به بن بست رسیده است پس بهترین راه همین اسلام خودمان است که به فرد و اجتماع هیچکدام اهمیت نمی دهد  . اینجانب نیز ۲۵ سال پیش گفتم که امریکا در حال نابودی است و می بینید که دیگر چیزی ازش نمانده. پس آفتاب آمد دلیل آفتاب.

به رژیم کنونی ایران هم نگاه نکن اینها دین را ابزار قدرت قرار داده اند. تا پیش از کودتای سال ۱۳۶۰ که اینجانب رئیس جمهور بودم آزادی کامل در یک حکومت اسلامی وجود داشت مثلا هر کسی با همسایه اش مشکل داشت  می گفت ساواکی هست خلخالی تا ظهر اعدامش می کرد یا هر کسی آزاد بود خانه بهایی ها را غارت کنه یا رو چمن راه بره یا درخت های وسط خیابان را که شاه خائن کاشته بود از ریشه دربیاره یا هر زن بی حجابی می بینه اسید روش بپاشه ! جون من این چیزها بد بود ؟ برای همین است که من انقلاب اسلامی را با خودم به هجرت بردم تا سر وقت دوباره ببرمش ایران.

شما جوان عزیز نگاهی به تاریخ ۱۴۰۰ سال گذشته ایران بیانداز ببین که اسلام نه تنها هیچ آسیبی به ایران نزده بلکه به ایران بسیار خدمت کرده . پس از آمدن مسلمانان در دوره ساسانی کنیز بازی و برده فروشی آزاد شد و مرزهای ایران نیز از قید و بند رها شد و برادران هپتال و ترک و تاتار ما آزادانه تا ری پیش می آمدند و هرچه دم دستشان بود خراب می کردند . در دوره هایی که سلسله های ایرانی آمدند و ایرانیت بر اسلامیت کمی چربید مانند سلسله های سامانی و صفاری و دیلمی و زندیه و پهلوی افراد کافر و فرصت طلبی مانند رازی، بیرونی، پور سینا، و کسروی امکان پخش باورهای مسموم یافتند و به این مرز و بوم بسیار آسیب زدند اما در دروه هایی که اسلامیت بیشتر بود دانشمندانی مانند امام محمد غزالی ، ملا محمد باقر مجلسی و کلینی و حاج میرزا آقاسی  رشد یافتند که خودش یک رنسانس در ایران به حساب می آمد. از همه مهمتر پدر اینجانب آیت الله بود و من را با سهم امام که مسلمین بهش می دادند بزرگ کرده ، حساب کن اگه ایرانیها مسلمان نبودند آن وقت دخل و خرج خانه ما از کجا می آمد.

فیلم هالیوودی آرگو توهینی آشکار به فرهنگ و تاریخ ایران


فیلم سینمایی آرگو که درباره نجات ۶ نفر از دیپلماتهای سفارت امریکا در ایران است که بدست انقلابیون خط امام نیفتاده اند و با پاسپورت کانادایی موفق شدند از ایران بگریزند با نشان دادن نقشه ای از ایران هخامنشی و این جملات آغاز می شود : امپراتوری پرشیا که امروز کشور ایران خوانده می شود ۲۵۰۰ سال توسط پادشاهان اداره می شده که کارشان حمله و نسل کشی کشورهای دیگر بوده است و بر روی آن چند تصویر خشن و خون آلود از شاهان ایرانی که لباسی بدوی به شکل عرب ها پوشیده اند نمایش داده می شود.

سپس محمد رضا شاه آخرین شاه ایران فردی خوش گذاران و شکنجه گر  که خانمش شهبانو هر روز در وان شیر حمام می کرده و مردمش را فقیر نگه داشته بود معرفی می گردد همراه با نشان دادن عکسی از پادشاه ایران و ملکه ثریا در حال اسکی و سپس عکسی از یک پیره زن چادری فقیر ( این مونتاژها در میان خودمان برایتان آشنا نیست ؟). در سکانس بعد یک خانم با لهجه ایرانی ظاهر می شود و می زند به صحرای کربلای ۲۸ مرداد و اینکه اگر مصدق پایش  به کوفه رسیده بود الان دنیا گلستان شده بود و همین چیزهایی که همه ۶۰ سال است با آن آشنا هستیم. سپس گوینده آمریکایی در تایید حرف خانم و جوری که انگار محمد رضا شاه را آمریکایی ها در کوچه پیدا کردند و گذاشتند به جای مصدق همه کاسه کوزه ها را با همکاری آن خانم سر ۲۸ مرداد می شکند و با لحنی تحقیر آمیز ایرانیان را اکثریتی مسلمان شیعه سنتی که امریکا می خواست با زور و بوسیله محمدرضا شاه آنها را مدرن کند معرفی می کند ( توجه کنید که مدرنیته در ایران در دوران رضا شاه آغاز شده بود و اصلا ربطی به امریکا نداشت که بخواهد ما را با زور مدرن کند). سپس تمام مساله گروگان گیری را نیز به گردن شاه انداختند که دولت امریکا  در دوران دوری از وطن خیلی خوب از او پذیرایی کرده بود( خنده حضار!)... در طول فیلم چهره ایرانیان حتا آنها که با آمریکایی ها خوب برخورد می کردند به صورت خل و چل و پخمه گریم شده بودند. در فیلم هیچ اشاره ای به کمکهای دولت امریکا به خمینی از جمله کمک ۱/۵ میلیون دلاری به خمینی و میانجیگری بین خمینی و ارتش برای فریب دادن ارتش نشده بود . همچنین هیچ اشاره ای به قربانی کردن ایران و افغانستان برای ایجاد کمربند سبز اسلامی به  دور شوروی آن زمان نبود.

اما اصل سخن اینکه پرده نمایش کاملا گویای این بود که بخش پیشگفتار تاریخی آن با مشورت و نفوذ عزیزان توده ای -مصدقی طراحی شده بود . سخن من هم با آن بخش چپولی یا مذهبی طیف مصدقی ها نیست زیرا آنها که جهان وطن هستند و کلا دشمن فرهنگ و تاریخ ایران، اما آن بخشی که نام خود را ملییون گذاشته اند و آنقدر کارشان درست است که به تازگی امیر کبیر و قائم مقام فراهانی نیز در حزبشان ثبت نام کرده اند اگر می خواهند داستانهای عاشورای ۲۸ مرداد را به هالیوود ببرند یا حتا دلیل اصلی بیگ بنگ را ماجرای ۲۸ مرداد بدانند مشکلی نیست اما حواسشان باشد زیاد جو گیر نشوند و اینگونه کل تاریخ ایران زمین را به خاطر علاقه به پیشوا و نفرت از پهلوی در هالیوود سر نبرند. 

Wednesday, October 24, 2012

نماز خواندن بنی صدر پشت سر خامنه ای در نماز جمعه تهران

انقلاب جاروکشان - به کفشهای ولو شده جلوی افراد نگاه کنید ، کدام یک کفش آقای رییس جمهور( بنی صدر) است ؟

برای بزرگنمایی روی عکس کلیک کنید 

چرا صمد آقا لیاقتش از بنی صدر بیشتر بود ؟
















صمد آقا زیر بار کد خدای ده نمی رفت اما بنی صدر دست بوس کد خدای انقلاب اسلامی یعنی خمینی بود...صمد آقا از اشعه موی لیلا نمی ترسید اما بنی صدر می ترسید ...صمد آقا با زبان طنز موجب آگاهی اجتماع می شد اما بنی صدر با بزک کردن خمینی موجب فریب افکار عمومی شد...صمد آقا چند روز به شهر می رفت سطح شعورش بالا می رفت، بنی صدر سه دهه به فرنگ رفته روز به روز وضیعتش نا امید کننده تر می شود... صمد آقا هیچ قدرتی در دستش نبود اما از همان انگشت دستش برای دفاع از خودش استفاده می کرد، بنی صدر رییس جمهور و فرمانده کل قوا بود اما از بس بی عرضه و بی کفایت بود حتا یک انگشت خود را برای دفاع از خودش یا مردم بلند نکرد...صمد آقا هر چه در دلش بود می گفت اما بنی صدر پس از ۳۰ سال هنوز دروغ می گوید و اسرار انقلاب اسلامی را با خود به هجرت برده است ...نتیجه کار صمد آقا شادی و خنده مردم بود ، نتیجه کار بنی صدر اعدام و ویرانی و جنگ وغم و اندوه و وحشت بود...زیر لباس ساده روستایی صمد آقا یک شخصیت با شعور و باهوش به نام پرویز صیاد بود ، زیر کت و شلوار دکتر بنی صدر یک بچه آخوند واپسگرا به نام حجت الاسلام ابول حسن است که ۸۰ سال است لای آیه های قرآن بدنبال  قوانین حقوق بشر می گردد