Thursday, September 17, 2015

نخستین گفتگوی آیت الله خزعلی با حوریان و غلمان‌های بهشتی




آیت الله ابوالقاسم  خزعلی دو روز پیش درگذشت و پس از یک  ماراتن پرسش و پاسخ با نکیر و منکر، یک شب تحمل فشار قبر و رد شدن از پل صراط، خسته و کوفته با یک کارنامه ی کردار در دست راست به‌‌‌ در بهشت رسید.

نگهبان : کارنامه، مجوز ورود به بهشت با مهر نکیر و منکر لطفن.

خزعلی:  بفرما این هم مدارک . یک ویلچیر بیارید من دیگه نمی تونم راه برم .

نگهبان: بهشت ویلچیر نداره.

خزعلی : پس یک بنز ضد گلوله صدا کن بیاد من را ببره.

نگهبان: بهشت اصلن ماشین نداره.  این چیزها ساخت کفار غربی است که همگی در دوزخ هستند.

خزعلی:  باشه تا حجره ی حوری ها راه می رم. ارزشش را داره.

خزعلی آرام آرام و نفس زنان به اولین حجره با ۷۰ حوری در روی فرش نخست می رسد:

حوری چشم سیاه :  حاج آقا خوش آمدید چی میل دارید ؟

خزعلی : شیر آب کجاست ؟ اول یک آبی به سر و صورت بزنم.

حوری چشم سیاه: حاج آقا بهشت لوله کشی  آب نداره همه چیز در جوی روان است . جوی آب زیر درخت دومی بعد از جوی عسل است . برید سر جوی و دست و صورتتان را بشویید.

خزعلی: گذشتیم بابا . دستشویی کجاست ؟

حوری پستان کال:  حاج آقا شما مگه قرآن نخوندید ؟ کجای قرآن نوشته بهشت دستشویی داره . زیر سایه ی یکی از همین درخت ها قضای حاجت کنید و با یک سنگ عقیق یا فیروزه خودتان را پاک کنید.

خزعلی: باشه ! تا بر می گردم یک نوشابه بدید جگرم حال بیاد . چند تا یخ هم بیاندازید تو لیوان.

حوری پوست مرواریدی: حاج آقا اینجا فقط آب و شیر و عسل است . یخ هم نداریم.

خزعلی : عجب ! اه اه اه سمیر زند بابا تو هم مردی آمدی اینجا ؟ چرا جوون مرگ شدی بابا جان ؟

غلمان: حاج آقا من غلمان هستم با سمیر زند اشتباه گرفتید . خوبه اون یکی پسرتون چشم پزشکه !

خزعلی:  به به ! یک وایاگرا بیار تا با هم یک احوال پرسی بکنیم .

غلمان:  تو بهشت وایاگرا گیر نمیاد.

خزعلی: پس دو تا موز با خاویار بیار شاید اثر کرد.

غلمان:  اینجا از این چیزها خبری نیست. فقط انجیر و سیب و انگور داریم . بدم خدمتتون ؟

خزعلی:  عجب جای داغونی است این بهشت . یک موبایل بدید زنگ بزنم به جنتی که نیاد.

حوری چشم زاغ: حاج آقا بهشت تلفن نداره.

خزعلی: بهشت بهشت که می گفتند همین بود ؟!  نه ویلچیر داره ، نه بنز ضد گلوله داره،  نه لوله کشی آب داره، نه توالت  داره، نه نوشابه و یخ داره، نه وایاگرا و خاویار و میوه درست و حسابی. من می خواهم برگردم ایران . بهشت همون جا بود.  می رفتیم روی منبر یک سر امام حسین می بریدیم کلی خمس به جیب می زدیدم و نفت می فروختیم زندگی راحتی داشتیم...   

Saturday, September 12, 2015

نماز جماعت رفسنجانی و پسرش مهدی هاشمی با حسن روحانی و حسن خمینی و پرسشهای بی پاسخ



عکسی از نماز جماعت رفسنجانی و پسرش مهدی هاشمی با حسن روحانی و حسن خمینی در یک مکان خصوصی پخش شد و پرسش های بی شماری  را به شرح زیر پیش آورد:


- این نماز جماعت چه زمانی برگزار شده است ؟
الف :  پیش از رفتن مهدی هاشمی به اوین
ب: پس از مرخصی یواشکی مهدی هاشمی از اوین
ج : پس از امضای حصر موسوی و کروبی به وسیله حسن روحانی
د : پیش از انتخابات رییس جمهوری سال ۹۲


- این نماز جماعت به چه مناسبتی بر گزار شده است ؟
الف:   نماز آیات از ترس جمهوری خواهان کنگره ی امریکا
ب:  نماز شکر برای جراحی موفقیت آمیز پروستات آغا
ج :  نماز شکر برای رنگ کردن مردم در سال ۹۲ با رنگ بنفش
د : نماز برای سلامتی بشار اسد
ه : نماز برای سلامتی اوباما

- جا نماز خالی مال چه کسی است ؟
الف : مدیر شرکت توتال یا مدیر پیشین شرکت استات اویل
ب: رییس زندان اوین
ج : امام زمان
د:  موسوی یا کروبی فروخته شده به وسیله پیش نماز
ه : جک استراو
ی:  فتوشاپ نعیمه ی اشراقی است

- محل برگزاری نماز جماعت کجاست؟
الف: مجمع تشخیص مصلحت نظام
ب : بیت خامنه ای پس از جلسه ی خندیدن به ریش مردم
ج: زندان اوین
د:  دفتر ریاست جمهوری
ه:  بیت امام راحل

- لکه ی زرد پشت عبای رفسنجانی چیست ؟
الف : لکه ی ننگ یک عمر دزدی و ترور و جنایت
ب : آب ماهیچه ی مهدی خزعلی
ج :  آب بینی جونیور
د: آب دهان مامان عفت
ه: اسید های کشف شده بوسیله ی دولت تزویر و اسید

- قاب عکس آویزان به دیوار تصویر چیست ؟
الف:  روح احمد خمینی که با همکاری پیش نماز سرگردان شده
ب: ۱۲۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در بانکهای خارجی که پرید
ج:  باز شاهی که فعلن نگذاشتند روی شانه ی رفسنجانی بنشیند
د: روح امام راحل در حال پرواز
ه: هدیه ی شرکت استات اویل به جونیور

- عکاس چه کسی است ؟
الف : همان کسی که جا نمازش خالی است.
ب : نیک آهنگ کوثر نامرد
ج : طائب
د:  مقام معظم رهبری
ه : جان کری

- این عکس را چه کسی پخش کرده است ؟
الف : نیک آهنگ کوثر برای خراب کردن جونیور مظلوم
ب:  جنگ طلبان برای تحریک امریکا به حمله ی نظامی به ایران
ج:  طائب برای ضربه زدن به رییس جمهور تدبیر و امید.
د : یک پدر سوختگی دیگر از رفسنجانی که دلیل آن بعدن معلوم می شود

Thursday, September 3, 2015

بنی صدر : داعش باید مانند ما انقلاب فرهنگی کند تا بماند



ابوالحسن بنی صدر : شنیدیم که دولت اسلامی داعش سر یک باستان شناس سوری را در پالمیرا از تن جدا کرده است و دولت های غربی قشقرق به پا کرده اند. داعش بهتر است برای این که بهانه دست کشورهای غربی ندهد به جای بریدن سر استادان دانشگاه با یک انقلاب فرهنگی مانند آنچه ما در سال ۱۳۵۹ کردیم سر دانش و فرهنگ را از تن جدا کند. ما در ۳  روز صد ها دانشجو را به خاک و خون کشیدیم   و پیروزمندانه بیانیه ی انقلاب فرهنگی را در دانشگاه تهران خواندیم(۱).  مرگ یک بار شیون هم یک بار .
داعش نیز بهتر است یکی از دست بوسان ابوبکر بغدادی را به دانشگاه موصل بفرستد تا بیانیه ی انقلاب فرهنگی را بخواند و همه استادان و دانشجویان  به درد بخور را پاک سازی و خانه نشین کند. این روش از بریدن سر بسیار موثرتر است و موجب ماندگاری داعش می شود.
از برکت دولت اسلامی داعش به دلیل کاهش اشعه ی موی زنان میزان سرطان در منطقه ی آنها بسیار کمتر از کشورهای غربی است. این دو را با هم مقایسه کنید تا بزرگی معنویت ابوبکر بغدادی و مفتی ها را اندر یابید (۲).
برای ماندگاری دولت اسلامی داعش همچنین بهتر است یک عده از آنها با ظاهر اپوزیسیون به اروپا بروند و شعبه ی دولت اسلامی در هجرت را ایجاد کنند و تنها به قربانیان داعش برچسب بزنند.



Wednesday, September 2, 2015

تیپا خوردگان امام به روایت تصویر : بخش نخست - بنی صدر



چگونه بنی صدر توسط همان امامی که او را به  قدرت رساند  با اردنگی از کار بر کنار شد ؟
قدرتی که با دست بوسی یک آخوند به دست بیاید با یک اردنگی پایان می یابد.