آقای بهرام مشیری که به دلیل رو خوانی یک کتاب جعلی نوشته ی رژیم جمهوری اسلامی منتسب به اردشیر زاهدی و لواط کار خواندن نخست وزیران مشروطه و امیران ارتش دوران پهلوی با اعتراضاتی مواجه شد در برنامه ی روز چهارشنبه خود درباره ی آن توضیح داد . انتظار می رفت که آقای مشیری پیش از پدافند از خود دستکم اندکی درباره ی کتابی که آن را در برنامه رو خوانی می کند جستجو کند اما ایشان بدون مطالعه و بسیار ابتدایی به مغلطه گویی افتاد زیرا جعلیاتی که از آن پدافند می کند اصلن قابل دفاع نیست . چکیده توضیحات پر از مغالطات آقای مشیری این بود که به بیننده القا کند " داستان لواط دولتمردان رژیم پهلوی باور کردنی نیست اما کتاب جعلی نیست و اردشیر زاهدی این حرفها را زده است " .
در این راه آقای مشیری با استناد به جعلی نبودن کتاب امیر اسد الله علم ( مغلطه های مناقشه درمثال, قیاس مع الفارق و نتیجه نادرست از سخن درست ), آویزان شدن به یک کتاب جعلی دیگر به نام " دخترم فرح" ( مغلطه ی استناد به منبع نادرست ), نزدیک به ذهنیت اردشیر زاهدی دانستن این چرندیات ( مغلطه ی توسل به احتمالات ), مانور دادن روی واژه ی " سوتی" برای انحراف از موضوع اصلی ( مغلطه ی گل آلود کردن آب), کوشید توجیه کند که کتاب " ۲۵ سال در کنار پادشاه " جعلی نیست .
اما چرا کتاب " ۲۵ سال در کنار پادشاه " جعلی است ؟
- اردشیر زاهدی کسی که این کتاب را بدو منتسب می کنند آن را تکذیب کرده است . این مطالب از سوی هیچ شخص یا منبع مستقل دیگری نیز تایید نشده است بنابراین بر پایه ی دانش پژوهش های تاریخی از درجه اعتبار ساقط می شود. همچنین کتاب اصلی خاطرات اردشیر زاهدی به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده که با گفته های این کتاب همخوانی ندارد.
- عبدالله شهبازی بنیانگذار موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی جمهوری اسلامی در این مطلب در سایت رسمی خود این کتاب را به همراه دو کتاب دیگر " دخترم فرح " و "خاطرات تاج الملوک " که هر سه به نام یک نویسنده چاپ شده است را جعلی و نویسنده آن را مجهول الهویه اعلام نموده است و بابت چاپ آن به وزارت ارشاد اعتراض کرده و توضیح داده که چاپ این گونه کتاب ها موجب بی اعتباری دولت ایران می شود. یعقوب توکلی مدیر مرکز پژوهش‌های مجلس رژیم نیز آن را جعلی دانسته و به چاپ آن اعتراض کرده است. یعنی آش آنقدر شور و داستان آنقدر بی پایه است که سر وصدای افراد رژیم را نیز در آورده است.
- در کتاب سخنانی بسیار تهوع آور علیه خود اردشیر زاهدی نیز هست مثل داستان ابلهانه معاشقه ی او و شاه ( پدر خانم اردشیر زاهدی ) با روسپیان جزیره ی باهاماس در هتل ها آن هم زمانی که شاه از شدت بیماری سرطان خون و شیمی درمانی بر روی تخت افتاده بود.
- نویسنده ی کتاب مجهول الهویه است .
پرسشی از آقای مشیری
جناب مشیری در این برنامه معلوم شد که آن نقل قول تکراری شما که اردشیر زاهدی بنا به سفارش شاه به نخست وزیر هویدا در جمع فحش خواهر و مادر می داد نیز از کتاب جعلی دیگری دست ساز رژیم به نام " دخترم فرح" است. راستی اگر شما آدم مغرضی نیستید چرا استنادات شما درباره ی خاندان پهلوی بیشتر از کتابهای جعلی نوشته رژیم است ؟
در ضمن بد نیست ویدیوی مغالطات خود را یکبار دیگر ببینید و در برنامه آموزش مغالطات از آن استفاده کنید .
ویدیوی مغالطات آقای بهرام مشیری
بهرام خجالت بكش
ReplyDeleteحالا خوبه ایشون کاره ای نیست.
ReplyDeleteهفته ای چهار پنج ساعت تو یه شبکه ماهواره ای برنامه داره و یه فوق لیسانس آبکی شیمی ولی خدا رو بنده نیست و به حرف و نظر هیچکس اهمیت نمیده و خودش رو عقل کل و حرف خودش رو فصل الخطاب میدونه.
تصورکنید این آقا با این کبر و غرور میشد شاه مملکت و مانند شاه فقید به چندین زبان خارجی هم تسلط میداشت و سواد آکادمی ایشون را هم میداشت و رهبری ایران را هم در دست میگرفت. شما فکر میکنید این آقای مشیری با مخالفان خود چگونه برخورد میکرد؟
من فکر میکنم همین مشیری که از حکومت پهلوی به نام استبداد سابق نام میبره اجازه اظهار نظر که هیچ، اجازه نفس کشیدن رو هم به مخالفانش نمیداد و همه رو نیست و نابود میکرد.
یکی نیست بهش بگه مرد حسابی تویی که شاه رو با اون همه خدمت به ملت و مملکت و عدم خشونت، دیکتاتور می نامی پس چرا میای وعقاید و مغالطات خودت رو به بینندگانت دیکته میکنی و چرا در طی این سالهای متمادی بالای منبر رفتن حتی از یک میهمان که نظری مغایر نظرت داشته باشد دعوت نکرده ای؟
البته مغالطه و کینه جویی و دروغگویی همه مشکل آقای مشیری نیست به اون میشه موارد زیادی رو اضافه کرد مانند تحقیر روزمره ملت ایران و القاء حس توسری خوری وشکست خوردگی بجای کمک به بازگرداندن غرور ملی و افتخار به ملیت ایرانی.
قوم و قبیله گرایی. از اغراق درباره دلاوری و سجایای اخلاقی بختیاریها و نقش آنها در مشروطه تا مخفی نگهداشتن کمک خوانین بختیاری به انگلیسیها در تاراج و غارت نفت کشورمان و حتی تعصب روی کسانی که صرفا اسمشان بختیار است. و در نقطه مقابل نفرت کورکورانه از ساکنین استانهای شمالی کشور (گیلان و مازندران و گلستان) که استاد عظما همه را رشت میداند و سانسورکردن کامل نقش مشروطه خواهان گیلان و سپاهی که از رشت به تهران رفت و نقش بسیار بزرگی در آزادی تهران و پیروزی مشروطه بازی کردند و یا سانسور پیروزی دیلمیان(گیلانیان) بر اعراب مسلمان و تشکیل اولین حکومت ایرانی بعد از حمله اعراب.
باز هم هست، خیلی زیاده ولی راستش دیگه حوصله تایپ کردن نیست.